از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

نمیدونم!

سلاااااااااااام دوستای خوبم! بالاخره اومدم که بنویسم براتون! دیشب باز هم بنده از سمنان تشریف آوردم به وطن! این هفته هفته ی خوبی بود توی خوابگاه. دیگه هیچ تشنج افکاری نداشتم! ایشالا که همیشه همینطوری باشه! دیروز من مردم تا رسیدم تهران! فکر کنید قطار ما باید 6:40 دقیقه حرکت میکرد ولی یکساعت و نیم چه بسا بیشترم تاخیر داشت! وما به اصطلاح علف که چه عرض کنم جنگل زیر پامون سبز شد!!!! از ساعت شش ما توی راه آهن بودیم تا رسیدیم تهران شد 12 شب! خییییلی خسته شدم! دیشب پر طلام میخواست بیاد دنبالم ولی خوب اصلا امکانش نبود دیگه

تازه انقد دلم دیشب جوجه میخواااااااااااس که نگو و نپرس!! ولی جوجه خطش یه طرفه شده بود!! منم که نمیتونستم بهش زنگ بزنم!! خیلی بد بود! اسمس شب بخیر بهش دادم ولی وقتی آدم جواب نگیره انگار داری با خودت حرف میزنی !! منم دیشب دپ شده بودم شدید

بنابر دلایلی هم یکم احساسات بد اومده سراغم! همش پایینم به قول خودش! ینی لول انرژیم یهو افت میکنه! ولی قربونش برم امروز صبح که زنگیدم بهش کلللللللللی عقشولانه بود...!!

 

 

پ.ن: چقد بده که آدم احساس کنه هیچوقت نمیتونه خوبش کنه! خیلی ناراحتم و متاسف برای خودم!!.. 

 

 

.

پ.ن: تو ای نایاب  

ای ناب

مرا دریاب دریاب.

منم بی نام

بی بام

مرا دریاب تا خواب.

مرا دریاب مستانه

مرا دریاب تا خانه

مراقب باش تا بوسه

مرا دریاب بر شانه

نظرات 3 + ارسال نظر
سانیا چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:09 ب.ظ

سلام به وطن پر دود ما خوش آمدید خواهر مرجان
ای قربونت برم تو چند وقت به چند وقت می ری خونتون خوشگل خانوم ؟
ببینم این پر طلا دیگه کیه؟؟؟؟؟؟ اقرار کن مرجان :)
بعدش دلم هری ریخت پایین با این پی نوشت اولیه ؟ اتفاق بدی که نیفتاده نه ؟
ناقلا دومین پی نوشت مال خودت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بمیرم برات که معطل شده بودی
درختای جنگل رو چه کار کردی؟
یه کلبه می ساختی می رفتی اونجا درس می خوندی خانومم

من در اصل ۴ روز اونجا ام و ۳ روز اینجام عزیزم!
پر طلا همون جوجه پرطلامه دیگه بی ذوووووووووووووق!!!! )-:
نه ایشالا حل میشه.
نه عزیزم مال من نبود! انقد هنرمند؟؟ نه بابا!!! (-:
آره واقعااااااااا !!

سانیا چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:56 ب.ظ

خوب خیالم راحت شد که هر دو اسم مال یه آدمه :)
ا واقعا پیدا نکردی دختر؟
خوب این کتابا تو انقلاب که راحت پیدا می شن یا شهر کتابهای سراسر شهر

سانیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
ینی تو فکر کردی من ...............؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
باشه !!!!!

سانیا پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:57 ب.ظ

شوخی کردم باهات دختر
سر به سرت گذاشتم گلی خانوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد