* امروز بالاخره تموم شد این امتحانات لعنتی! توضیحات بیشترش توی اون یکی وبم هستش.
* خطاب به خواننده خاموشم: آف نمیتونم بذارم برات برنامش پاک شده از پی سی م! برای نظرات هم رایا نشانی چیه؟ که نوشته لازمه. میام مینویسم ولی بعدش اصلا نمیگه ارسال شد! یه پیام انگلیسی میاد که ساری وی کنت... ))):
* یکی از نمره های زیبایم شد ۸ !!!! ولی از اونجاییکه یه استاد باشعور داریم خداروشکر تو این دانشگاه لعنتی! بهم میده نمره رو ایشالا!
* چند وقته احساسات بدی روحمو فرا گرفته! فکر میکنم چراغ راهمو گم کردم. فکر میکنم دارم خاموش میشم. یه دفه دلم هوای دریا میکنه! اونقد پر میزنه که واقعا نمیتونم کنترلش کنم! دلم بعضی وقتا قیلی ویلی میره! قلقلکش میاد!
دلم میخواد چراغ معصومیت گذشتمو پیدا کنم بازم! انقد دلم کبوتریه که نمیتونه بعضی کارای شنیع آدما رو تحمل کنه! دلم دردش میاد! مثل الان که زخمیه زخمیه! آروم و ساکته! گرفتست...
ای خدا گاهی اوقات میگم اگه سکوت نبود چی میشد؟ من چکار میکردم...
روح سرکشم خیلی بی تابه روزای سبزه جوجه! روزای سبز با تو بودن...روح عظیمم تو این دنیای حقیر جا نمیشه...
* دوستان چرا انقد متعجب شدید از اون یکی وبم؟؟!!! باور کنید خودمم! (((: ولی خوب دوستم هم هست وحرفامون باهمه...
بعدا نوشت: خواننده ی خاموشم منو واقعا ببخش ! شرمنده ! هر صفتی میخوای به من بده ولی من میگم که آدرس وبت رو فراموش کردم بیام برات نظر بذارم!!! (((((: من واقعا رو سیاهم از این همه هوش...! ((((((((: