گوش کن ! بوی وحشت از بدو زمان بر می خیزد. آیا این انسان است؟ لحظه ای متوقف شدم ... گویی در ابتدای هستی انسانی می سوزد . نگاه کن! دستهایم از نوشتن می میرد و از چشمانم خون سرازیر است. آیا مرا می بینی؟؟ حقارت و پستی از وجودت می بارد...آیا نمی فهمی؟ در این بیابان تنها منم که عریان مانده ام چطور مرا لمس نمی کنی؟؟
صبرکن! در صدای مبهم قطاری که از روی ریل گذشت گنجشکی رخنه کرده بود که با عبور از حادثه له شد و گندید درست می بینم؟ چرا هیچوقت ندیده ای؟؟ چرا نمی فهمی؟؟ چرا چیزی نمی گویی ؟ به من بگو بگو تو هم از حادثه رسیده ای . به من بگوآیا من درست می بینم؟
با من حرف بزن . بگو که من نمرده ام . نگو که من سالهاست که کور شده ام!! با من حرفی بزن به من چیزی بگو.... اما...اما... صبر کن بگو آیا این من بودم که از نو برای تو نوشتم؟ آیا این من بودم که دوباره لب به سخن گشودم؟
احساس حقارت می کنم... این بار تو می فهمی من چه می گویم...!!!
داشتم دیشب بهش میگفتم آدما چقد فرق دارن با هم! میبینی؟؟ یکی انقدر خوبه که نمیدونی از کسی که اونو بهت نشون داد چجوری تشکر کنی؟! یکی انقد مزخرفه که نمیدونی چجوری باید تحملش کنی؟! میدونید این زندگی دو ساله ی من اینجا خیلی چیزا بهم یاد داد! آدم شناسی. استقلال. زود باور نبودن. به کسی اعتماد نکردن. صبور بودن. خشم خودتو خوردنو و و و و....... خیلی چیزای دیگه که از من یه انسان ساخت یه انسان بالغ! ولی خودمونیما همینه میگن ایکاش همیشه بچه میموندیم! حیف...! چند وقته دارم احساس بزرگی میکنم! دارم احساس میکنم میتونم مسئولیت پذیر باشم میتونم تحمل داشته باشم. البته به یه نتیجه ی دیگه ای هم رسیدم که بلوغ هیچ ربطی به سن نداره! ینی عقل با سن رشد نمیکنه! عجیب به این قضیه رسیدم! عجیییییب! از خدا مچکرم که عقلمو به نسبت سنم رشد داده! این خودش یه نعمته! و
متاسفم واسه کساییکه صد سالشونه ولی هنوز قد یه مورچه درک ندارن!!!
خدایا بازم مرسی که یه دوست خوب بهم دادی که حتی یادشم آرومم میکنه!
اگه گفتید کیو میگم؟!!!
دیشب بعد از یه مدت مدید بالاخره چشام خیس شد!! خیلی فشار روم بود! نمیدونستم چجوری باید با این همه فشار کنار بیام!؟
....: سلام عزیزم! خوبی؟
....: آره ولی تو چرا صدات گرفته؟؟
....: من؟ نه! خوبم!
....: امکان نداره! چیشده؟ به من نمیگی؟؟
....: یکم .............شد!!
....: حرف میزنی .... حرف میزنی ..... انگار یه کوهی از رو دوشم برداشته میشه! انگار همه چی رو توی این دنیا از یاد میبرم! انگار خوب خوب میشم!
....: میشکنم!.....
....: حیف این مرواریدا نیس؟؟
....: مرسی گلم. بوووس.
....: شب بخیر....