از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

metallica

So close no matter how far
Couldn't be much more from the heart
Forever trust in who we are
And nothing else matters

Never opened myself this way
Life is ours, we live it our way
All these words I don't just say
And nothing else matters

Trust I seek and I find in you
Every day for us something new
Open mind for a different view
And nothing else matters

Never cared for what they do
Never cared for what they know, whoa
But I know

So close no matter how far
Couldn't be much more from the heart
Forever trusting who we are
And nothing else matters

Never cared for what they do
Never cared for what they know, whoa
but I know

I never opened myself this way
Life is ours, we live it our way
All these words I don't just say
And nothing else matters

Trust I seek and I find in you
Every day for us something new
Open mind for a different view
And nothing else matters

Never cared for things they say
Never cared for games they play
I'd never cared for what they do
I'd never cared for what they know
And I know

Yeah!

So close no matter how far
Couldn't be much more from the heart
Forever trust in who we are
And nothing else matters

من...

دیر زمانی ست احساس میکنم دلم کپک زده است تا غزلی بگویم.

روحم خواب مردگان می بیند!

من رویای خاکستری مردگان را می بینم!

رها میشوم در باد…

رها…

آزاد …

تا بی نهایت…

دلم پوسید بس سیاه دیدم بس تیره نوشتم. من دستانت را می ستایم ای عشق ای نام کوچک من

منم دختری باکره دختری دست نخورده و سپید از سرزمین های خیا ل . روحم عظمت قلب یک گنجشک را دارد! . اندامم جایگاه گرمی ست برای معشوقم. لبانم را می ستایند آنانکه دیر زمانی ست مرا ندیده اند!

آه ای زمان من فسیل شده ام در تو… من آبستن عشقم… من شب را تحمل کرده ام برای رسیدن به او و در آغوش کشیدنش…

اندامم آینه ای ست بلند که روشن دلان خود را در آن می نگرند همانند من که عمری دراز در آن نگریستم.

راستی همیشه با خود گفته ام من کجا زیسته ام که دستانم اینگونه عطر اقاقی به خود دارد؟! من کجا بوده ام؟؟!!......

پ.ن:( بعد از مدت ها بالاخره قریحه ی شعری م به وجد اومد! باورم نمیشه ..!)

برنامه های خنک برای تابستانی داغ!

نه اینجوری نمیشه! نشستم کلی فکر کردم که تابستون گرامیمو چجوری بگذرونم! نمیشه که صبح تا شب بیکار شبم بخوابم تا ۹ صبح!!! این که نشد زندگی!! باید در زندگی مفید می بود!...بله!  

راستش من باید تمام تمرکزمو یا بهتره بگم بیشتر تمرکزمو بذارم روی خوندن کتابهایی که در طول این چهار ترم خوندم! البته منظورم همون نخوندم بود!! کوهی از کتابها روی کمدم داره خاک میخوره! یه کوه دیگه از کتابا توی کمدم داره خاک میخوره! پس اولین کارم و برنامم خوندن کتاب اصطلاحات و جملاتیه که توی رشته م کاربرد زیادی داره.  

یه فکر جالبم رسید به ذهنم که بشینم دیکشنری آکسفورد رو تا جاییکه میتونم بخونم! خیلی لذت میبرم از خوندنش خیلی نکات جالبی داره.  

خوب تا اینجا شد دو تا کار مفید. سومین فعالیت تابستانه م پیشرفت در هنر هیجان انگیز آشپزیه!! من عاشق غذا پختنم! غذاهای جورواجور و البته من در آوردی!!! دوست دارم غذاها رو کشف کنم! خودم یه غذای جدید بسازم! آخی ی ی ی ی چقد خوبه ه ه ه ه ه ه ه ه ه..!  

بعد از همه ی این کارامیخوام یه ذره هم برم توی جو اشعار شاملو و البته البته البته شمس لنگرودی که من عاااااااااااااااااااااشقشم! یکی از دوست جونام برای تولدم کتابشو برام خرید که کلی منو خوشحالم کرد. میخوام یکم برم تو جو اینا تا مگر بعد از سالها دوری از خودم طبع شعری فسیل شده ام به وجد بیاد! خیلی دلم براش تنگ شده!  

یه کار دیگه م میخوام بکنم. دوست دارم یکم برم تو فضای خداشناسی. اگه بتونم چند تا کتاب خوب پیدا کنم حتما این کارو میکنم. 

کار بعدیم تماشای فیلمهاییه که جوجه قراره بهم بده ببینم. البته گفته که همش خیلی خوفناکه! اگه نترسم میبینمشون!

حالا اینا بازم به کنار به یه چیزی دقت کردید دوست جونا که تاریخ مقدس زندگی من و جوجه داره نزدیک میشه! ۸/۸/۸۸ بدون برنامه که نمیشه کاری کرد! به خاطر همین صحبتهای جدی من و جوجه باید دیگه شروع بشه! باید بشینیم از روزای خوب و قشنگ و سفید آینده صحبت کنیم! واااااااااای چقدر دوس دارم وقتی داریم حرفای بزرگونه و جدی میزنیم همینجوری نگاش کنم هی بگم بوسم کککککککن!! بووووووووووس!!!! اونم هی بگه بچه داریم حرفای جدی میزنیم آروم بشین تو بغل بابایی! منم هی بگم نمیخوااااااااااااااام...! آخیییییییییییییییییییییییییییییییییییی!

خلاصه اینم برنامه های تابستونی مرجانی. اگه پیشنهادی داشتید بهم بگید دوستای مهربونم