از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

نخواستیم بابا... ایششششش...!

میگن تا خدا نخواد یه کاری انجام نشه نمیشه همین جاستاااااا...! 

شیش هزار بار زنگ زدم به اون آقاهه که گفتم میخوام استخاره کنم٬ عین شیش هزار بارو به صورت منطقی ضایعم کرد و گفت : 

( خانوم محترم وقت ندارم...!) 

من: پیییییییییییییییییففففففف....!  ایششششششششششششش...! 

منم دیگه زنگ نزدم! پرووووووووووووووووو! 

ولی جدا از شوخی خداییش خدا نمیخواستاااااا...! 

قربون خدا جونم برم که انقد محسوس کار میکنه...! 

 

پ.ن:دیشب به شدت مرگ بد بودم! در اون وضعیت و اون حال هم یکی از دوستای نازنینم بهم زنگ زد و منم دیدم داره مث ابر بهار می گریه! قلبم کنده شد! گفتم تو دیگه چراگللللللللللم؟؟!!! امروز قراره بزنگه بهم بگه. دعا کنید همه چی خوب بشه واسش... 

 

پ.ن: شاید شاید جمعه جوجه رو بعد از یک ماااااااااااااااااااااااااااااااااه و نییییییییییییییییییم دیدم!!! شاید...! دعا کنید دوست جونااااااااااااااااااام.....

نظرات 6 + ارسال نظر
آتیش پاره چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:35 ب.ظ http://miss-atishpare.blogsky.com

هم واسه خودت هم واسه دوستت دعا میکنم *: *:

مرسییییییییییییی گل خانومی
مرسی

این داستان واقعیست(خانم آ) چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:52 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام عزیزم...ممنونم از حضور گرمت تو وبلاگم...از آشنایی باهات خوشحالم...
می رم آرشیوت رو از اول بخونم تا بیشتر باهات آشنا بشم...بر می گردم...(بوس)

سلااااااااام
مرسی مهربونم
بوووووووس

فاطمه پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ق.ظ http://daryatanhast.blogsky.com

سلام همسایه ...
با مطلبی با عنوان شاخه گلی برای خدا به روزم...
خوشحال میشم بهم سر بزنید...
سبز باشید...
حتما دعا می کنم....اگه دوست خوبی بتونم برات باشم...

سلام همسایه ی نزدیک
حتما میام پیشت
ممنونم
حتما هستی گلم

یلدا پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ب.ظ http://khaterestoon.blogsky.com/

سلام مرجان جونم
ایشالله زود زود همدیگرو ببینین .
و ممنونم از تشویقت .

وای سلام یلدا جووون
ممنوووووووووون
بووووووووس

سانیا پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ب.ظ

سلام مرجان خانومی
چطوری خانوم
حال دوستت خوبه ؟
امیدوارم فردا جوجه رو ببینی و حالت خوب تر بشه خانوم
تو رو به همون خدای که محسوس کار می کنه می سپرم
می بوسمت عزیزم

سلام سانیا جونم
کجا بودی دختر؟ دلم تنگ شد واسسسسسسسسست!!!
ندیدمش سانیییییییییییییییییی ))))))))):

ما برای هم / مریم جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:16 ب.ظ http://mabarayeham.blogfa.com

سلام مرجان جون
مرسی که سر زدی ما لینکتون کردیمُ امیدوارم که عشقت رو ببینی

سلام مریم عزیزم
خواههههههههش
مرسی گگلم ولی ندیدم که ه ه ه ه ه ....))))):

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد