از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

معجزه ی عشق من...!

یه قلب بی وفا دل من نمی تونه باشه! دل از تو جدا دل من نمی تونه باشه!همه مردم شهر میدونن واسم خدایی... دل من به خدا بی خدا نمی تونه باشه...! 

فک میکنم داره بهار میشه... بازم بهار... باورت میشه جوجه؟ چقد زود میگذره کنار هم بودن؟ انقدر غرق در لذتم میکنی که ثانیه ها تو دستام آب میشن... آب میشن...!

جوجه میخوام به دستات ایمان بیارم!... میخوام به معجزه ها ایمان بیارم... 

پشت شیشه چه برفی می باره جوجم...میبینی؟... انققققد دلم واسه اون ببعیه تنگ شدههههههههههههه!... خودش بهم قول داد که با اولین باران بهاری بیاد پیشم!... منم بی صبرانه منتظرشم!...  

 

کوه پشت پنجره ی اتاقم سبز شده... وقتیکه بچه بودیم میگفتن خدا تو آسموناست... اون دور دورا... ولی  من هرروز خدا رو ملاقات میکنم! اون پشت همین کوهه! به همین نزدیکی! گاهی اوقات برام دست تکون میده! منم براش بوس می فرستم! آخه خیلی دوسش دارم!...  گاهی اوقات شبا که میخوام بخوابم میاد پیشم با هم دست بغلی میکنیم و میخوابیم! خدا خیلی مهربونه جوجه!...مث تو که خیلی خوبی جوجه! مثل تو که همش منو ستایش میکنی جوجه... نازم میکنی... آخه یه وقتا زود میشکنم... ! ولی تو همیشه بهم میگی قوی باش پشمکم!... و منم سعی میکنم مث همین کوهه بزرگ بشم و قوی بشم!...

عشقت میذاره که من قد بکشم... میخوام هم قد خدا شم جوجه!...راستی خدا چقدیه جوجه؟! تو میدونی؟ ایکاش من تو بغلش جا شم!...همونجوری که تو بغل تو جا میشم...

گوش بده... گوش بده جوجه... وای این کیه داره آواز میخونه؟!  چقد جذبه داره صداش!  چقد آشناس! چقد با وقاره... صداش همیشه تو گوشمه... یادمه وقتی به دنیا اومدم یه آقاهه ای اومد توی گوشم یه چیزی خوند! فک کنم اون صدای همون آقاهه ست جوجه! تازه یادم اومد ! میدونی اون تو گوشم چی خوند؟ اسم تو رو...! اسمت واسم مث یه آهنگ بود! یادمه چقد ذوق کردم بعدش! یادمه چقد گرم شدم وقتی اسمت با گوشت و خونم آمیخته میشد!

وای میخوام بخوابم...

مثل کبریت زدن در باد دیدنت دشوار است...

                                    من که به معجزه ی عشق ایمان دارم...

می کشم آخرین دانه ی کبریتم در باد...

هرچه باداباد...!

ب.ن: دوست جونام به اون یکی وبلاگ من و عطیه  یه سری بزنید . در خدمته ! (:

نظرات 11 + ارسال نظر
فناوری اطلاعات پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ب.ظ http://www.cn3shop.com/?ref=ahmad.it

اموزش تجارت الکترونیک
بصورت تضمینی
درامدی بالای 800 هزار تومان در ماه
با جدیدترین ومدرن ترین اموزش های روز دنیا
قیمت 23 هزار تومان همراه با هدیه ارزشمند

نقاب جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ق.ظ http://ps-neghab.blogsky.com/

سلام مرجان عزیز..

چقدر خوب با جوجه ات و خدا درودل کردی... قشنگ بود خوشگل بود..

بخصوص شعر آخرت

جوجو یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:53 ق.ظ http://alahman.blogfa.com

سلام گل خانوم..چطو مطوی؟خیلی بی وفا شدهی...هیییییییییی....نمیدونم چرا همه دوستای وبی بی معرفت شدن؟تو میدونی؟عزیزم ......خیلی قشنگ مینویسی.....خدا..کوه...جوجه...مهربون....الهی که به حق ایم ماه عزیز به جوجه ات برسی و بتونی جاش بدی تو بغلت واسه همیشه

زهرای برف و بارون یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:03 ب.ظ

خیلی زیبا نوشتی. همه لحظات زیبا و پر از حضور خدا باشه.

سربلند و شاد و عاشق باشی همیشه و همه جا.

سیامک سالکی یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:54 ب.ظ http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام مرجان عزیز، خوبی؟
خدا وکیلی عجب جیغهایی میزنی! کر شدم، خدا به داد جوجه برسه!!! از همین جا رسما باهاش همدردی میکنم!!! :)
نمیدونم دیگه چه مدلی ازت بابت تاخیرهام معذرت بخوام، بس که تو این مدت هی اومدم و هر بار با شیوه های مختلف عذرخواهی کردم.
باور کن هنوز مهمون کافی نتم ...

پرنده خانوم دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:07 ب.ظ

برای این پستت کامنت گذاشته بودم
نرسیده؟
:((((((((((((
--------------------------------
مرجان جونی:*
خیلی خوشحال میشم وقتی میام و میبینم که خوبه خوبی
پر از انرژی و عشق
ایشالا همیشه همینطور باشی عسیسم
بووووووووووووووووووس:*

سانیا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ق.ظ

عزیزم چقدر زیبا بود....مثل برف مثل کوه مثل روح۴۵۹۶۱
نرم تو....

سانیا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ب.ظ

عزیزم نمی دونم این عدده چیه شاید می خواستم یه چیزی بنویسم دستم رفته رو اعداد
بوووووووووووووووووووووووووس

فاطمه چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ

سلام...

خیلی زیبا بود...
خیلی قشنگ حستو بیان میکنی...اون قد قشنگ که راحت میشه لمسش کرد...

سبز باشی...

پرنده خانوم جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:26 ب.ظ

اون عدده من میدونم چیه!
رمزشه:دی
اینی که باید توی کادر پایینی وارد کنی:))))))))))))))
چه باهوشم نههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:))))))))))))

سجاد دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.MLBK.blogsky.com

و بالاخره آلبوم! البته هنوز سه تا آهنگش آماده نیست.... دارم روش کار میکنم....

فعلا بی کلامش رو میذارم..... به امید فرداهای روشن.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد