از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

از نو زنده شدم

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

این روزا فقط دارم تحمل میکنم!

چقدر از دو خصوصیت توی انسانها بدم میاد!  

یکی بی چشم و رو بودن! یکی هم فضول بودن!  

و الان در حال حاضر آدمی کنارمه که این دو تا خصوصیت رو در حد اعلاش داراست و داره حالمو بهم میزنه! و من مجبورم یک هفته ی دیگه هم تحملش کنم! خدایا...! 

از تیکه انداختن حالم بهم میخوره! و خوشحالم که این خصوصیت خدا رو شکر در من نیست!

پایان این همه جنگ و جدل!

خوب به همه ی دوستان تبریک میگم! 

هرکی که به آرزوش رسید وهرکی که هنوز داره فحش میده!!  

مهم نیست دوستان خوب من! بالاخره کار خداست دیگه!  

یه وقت غمگین نبینمتوناااااااااا! 

شاد باشید٬ شاد باشید ! عه  ه ه ه ه! با توام! میگم شاد باش!!

بیهودگی هایم!

نمیدونم چرا انقدر بد شدم!؟

چیه که باعث میشه من یدفه انقدر منفی شم؟!

دلم میخواد بخوابم وقتی پا میشم همه چی عوض شده باشه!

من شده باشم همون من همیشگی و شاد

اونم شده باشه همون آرامبخش و زندگی بخش همیشگی من...

چرا آدم بعضی موقعها احساس میکنه تو زندگیش دچار اشتباهات بزرگی شده؟!

چیه که روح آدمو مچاله میکنه!؟

جسم آدمو ذوب میکنه؟!

احساساتتو له میکنه؟!

آیا این آدما هستن؟!

آیا آدم میتونه به همه ی آرزوهاش برسه ؟! بی هیچ دغدغه ای!؟

دلم آرامش میخواد.

دلم حرفای خوب خوب میخواد.

پ.ن: ینی من انقدر بدم که تو میگی؟؟؟

پ.ن: در زندگی حرفهایی هست برای نگفتن...!

پ.ن: من شکستم! ولی هیچوقت باورش نشد! من به همین سادگی میشکنم! حتما باید اشکام بریزه؟!

ولی خوب اینجوری نمیشه . شنیدم که میگن وظیفه ی زن فراهم آوردن آرامش مطلقه. چه وظیفه ی سختی! نمیدونم این سخته یا من هنوز آمادگیشو ندارم!!؟

من باید خوب باشم که اونم خوب بمونه. چه وظیفه ی سخت تری!!

ولی نه! من دارم تمرین میکنم که همیشه اونجوری بشم که میخوام. اونجوری که میشه همیشه مورد تمجید قرار گرفت.

آره من دارم قوی میشم.

من خوبم که تو خوبی.

پ.ن: من با تو خوشم تو خوشی با دل من

از دست من و تو غصه ها خسته میشن...( یادته؟؟)

پ.ن: As soon as I could speak, I was told to listen

          As soon as I could play, They taught me to work.

           As soon as I found a job, I married.

           As soon as I  married, came the children.

           As soon as I understood them, They left me.

          As soon as I had learned to live, life was gone…!

I  DON’T  KNOW  WHAT  REAL  LIFE  IS ?!!!?...